بازی منطقه ای برای دورزدن امریکا
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۳۴۲۰۱
روزنامه ایران: جمهوری اسلامی ایران ظرفیتهای مطلوبی در حوزههای نیروی انسانی، منابع طبیعی، فضای جغرافیایی و موقعیت جغرافیایی (ژئواستراتژیک و ارتباطی) دارد که میتواند مبنای تولید قدرت و استحکام ساخت درونی نظام باشد. دستیابی به جایگاه قدرتمند و ایفای نقش مؤثرتر در غرب آسیا، همواره یکی از اهداف سیاست خارجی ایران بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تمرکز بر منطقهگرایی فرهنگی در محیط راهبردی ایران
جمهوری اسلامی ایران با حوزههای جغرافیایی در جنوب، شمال، غرب و شرق دارای ارزشها و اشتراکاتی است که میتوانند موجب پیوند آنها با یکدیگر شوند. تأکید بر ارزشها، اهداف و منافع مشترک و تمرکز بر آنها در تعامل با کشورهای همسایه میتواند زمینهها و ظرفیتهای همکاریهای منطقهای را تقویت کند. در واقع، ایران از ظرفیتهای ممتاز منطقهای بویژه در حوزه جغرافیا، فرهنگ و منابع طبیعی برخوردار است که فرصتهای ممتازی را برای همکاریهای منطقهای برای این کشور فراهم میکند. تنوع اقلیمی، همجواری با 15 کشور و قرار گرفتن در مسیرهای انتقال انرژی و داشتن منابع طبیعی، مزیتهای گستردهای برای گسترش روابط و همکاریها با کشورهای همسایه در اختیار ایران قرار میدهد. قرارگیری همزمان در پنج زیرسیستم منطقهای خلیج فارس، غرب آسیا، آسیای مرکزی، قفقاز و شبهقاره هند، محیط راهبردی حساس و ممتازی را ایجاد میکند که بهرهگیری از مزایای آن، نیازمند تصمیمگیری منطقی و ایجاد شبکهای از روابط رسمی و غیررسمی است.
علاوه بر این، همگونیهای فرهنگی، زبانی و دینی ایران با برخی از کشورهای همسایه، موجب شکلگیری پیوندهای عمیق تاریخی و فرهنگی شده است، بهگونهای که از رهگذر تعاملات میانفرهنگی با اقوام مختلف ساکن در حاشیه جنوبی خلیج فارس، قفقاز، آسیای مرکزی، پاکستان و کشورهای همسایه غربی یعنی عراق و ترکیه، منطقهای راهبردی بهوجود آمده که نشاندهنده امکانات بالقوه و بالفعل برای گسترش همکاریهای دوجانبه و چندجانبه منطقهای و جهانی است. برخورداری از تاریخ و تمدنی کهن، وجود آثار ارزشمند فرهنگی و دینی در کشور و قابلیت صدور محصولات و ایدههای فرهنگی، به ایران جایگاه ویژهای برای نفوذ فرهنگی و تمدنی در جهان اسلام بخشیده است. هویت، فرهنگ، تاریخ و تمدن مشترک ایران با برخی کشورهای همجوار میتواند مسیر همگرایی و گسترش همکاریهای دوجانبه و چندجانبه را برای مواجهه با یکجانبهگرایی آمریکا هموار کند.
گفتنی است بهرهگیری از ظرفیتها و مزایای ژئوپلیتیک، ژئوکالچر، ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک برای گسترش همکاریهای منطقهای میان کشورهای همجوار، نیازمند اتخاذ سیاست منطقهگرایی فرهنگی است. تمرکز بر منطقهگرایی فرهنگی، به معنای تأکید هوشمندانه بر تاریخ مشترک، ادبیات مشترک، زبان مشترک، فرهنگ مشترک، دین مشترک و حتی تجربیات مشترک با توجه به نوع ویژگیهای کشورهای همسایه است. این رویکرد میتواند زمینه گسترش تعامل و همکاری با کشورهای منطقه را فراهم کند. پیامد چنین سیاستی، فرصت کنشگری فعال ایران را در حوزههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی فراهم میکند و در عین حال، نقش قدرتهای بزرگ و فرامنطقهای را در معادلات منطقهای کاهش میدهد. بنابراین، در چنین محیط راهبردیای، تقویت و گسترش همکاریهای منطقهای برای ایران، نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر است.
فرصتها و مزایای همکاریهای منطقهای برای مقابله با یکجانبهگرایی امریکا
با توجه به ظرفیتها و پیوندهای مشترک فرهنگی، اقتصادی و سیاسی که در بالا به آنها اشاره شد، پیگیری همکاریهای منطقهای میتواند نتایج و آثار مثبتی برای ایران داشته باشد؛ ازجمله: تقویت توانمندیهای ایران برای مواجهه با یکجانبهگرایی امریکا. درواقع، با توجه به ویژگیهای محیط راهبردی ایران و سیاست خصمانه ایالات متحده در قبال کشورهای مستقل، گسترش همکاریهای منطقهای، مهمترین راهبرد تضمینکننده استقلال و منافع ملی محسوب میشود. مهمترین فرصتها و مزایای همکاریهای منطقهای برای مقابله با یکجانبهگرایی امریکا عبارتاند از:
1. ارتقای منزلت منطقهای: کشورهایی در مناطق جغرافیایی بر فرایندها، تصمیمات و اقدامات جمعی و نیز دیگر کشورها و اقدامات و کنش آنها اثر میگذارند که از وزن ژئوپلیتیکی و بهتبع آن، منزلتی برتر در میان سایر اعضای منطقه برخوردار باشند. این کشورها همچنین در سازههای منطقهای خود، فرایندها، تصمیمات و اقدامات جمعی را تحت تأثیر قرار میدهند و از دیگر کشورها نیز متأثر میشوند.
امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به دلیل ژئوپلیتیک این کشور، ازجمله واقع شدن در میان بحرانهای منطقهای افغانستان، عراق، سوریه و نیز همسایگی با کانونهای بحران خلیج فارس، آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی، با موضوعات و مسائل امنیت منطقهای و بینالمللی درهم تنیده شده است. موقعیت جغرافیایی، وسعت، ظرفیت اقتصادی و توان نظامی ایران این امکان را فراهم میکند تا در تعدادی از تشکلها و سازمانهای منطقهای حوزه خلیج فارس، آسیای مرکزی و دریای خزر نقشهای محوری یا رهبری ایفا کند. حضور فعال ایران در مناطق جغرافیایی و گسترش همکاریهای منطقهای، این امکان را برای ایران فراهم میکند که با استفاده از پتانسیلها و ظرفیتهای کشورها، منزلت منطقهای خود را ارتقا دهد و حمایت کشورهای منطقهای را در عرصه بینالمللی بهمنظور ایجاد توازن در برابر سیاستهای یکجانبهگرایانه امریکا بهدست آورد. علاوه بر این، گسترش همکاریهای منطقهای موجب ارتقای نفوذ منطقهای ایران در محیط امنیتی خود میشود، تهدیدهای امنیتی را کاهش میدهد و میتواند منابع لازم را برای توسعه ایران فراهم کند.
2. مزایای امنیتی: یکی از مهمترین ویژگیهای متمایزکننده محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران، بحرانخیزی و مداخله قدرتهای فرامنطقهای در معادلات منطقه با توجیه مدیریت و حلوفصل منازعات و بحرانها است. در این محیط امنیتی بحرانخیز و نفوذپذیر، ایران باید بهطور همزمان، راهبرد موازنهسازی درونی و بیرونی را دنبال کند. راهبرد موازنهسازی درونی بر تقویت قابلیتهای نظامی - اقتصادی با اتکا به ظرفیتها و توانمندیهای درونی دلالت دارد؛ اما راهبرد موازنهسازی بیرونی، گسترش روابط با دولتها و پیگیری اتحاد و ائتلاف با سایر کنشگران را هدف قرار میدهد. در همین راستا، تقویت و گسترش همکاریهای منطقهای با کشورهای همجوار میتواند فرایندهای همکاریجویانه، چندجانبه و مشارکتآمیز را برای امنیتسازی شکل دهد. بهعبارت دیگر، در چنین بستری، زمینههای لازم برای طرح تمامی موضوعات بحرانساز منطقهای فراهم میشود و دولتها میتوانند با تبادل اطلاعات مورد نیاز، بدبینی و ادراکات تهدیدآمیز نسبت به یکدیگر را کاهش دهند. در محیطی که دولتها به نیات یکدیگر بدبین نباشند و امکان همکاری و تعامل در موضوعات سیاسی و امنیتی وجود داشته باشد، قدرتهای فرامنطقهای امکان نفوذ و پیگیری سیاست یکجانبهگرایی را نخواهند داشت؛ بهویژه در شرایط فعلی که الگوی توزیع قدرت در نظام بینالملل مبتنی بر ساختار چندقطبی است، شکلگیری الگوهای امنیت مشارکتی در میان دولتهای منطقه، برتری استراتژیک دولتها را برای تغییر موازنه و معادله قدرت منطقهای افزایش میدهد.
3. شکلگیری امنیت مشارکتی: شکلگیری الگوهای امنیت مشارکتی نیازمند اعتمادسازی منطقهای است. فرایندهای اعتمادساز بر پذیرش جایگاه و موقعیت منطقهای دولتهای منطقه، پرهیز از اقدامات یکجانبه و تمایل محدود برای بهکارگیری ابزارهای نظامی در پیگیری اهداف سیاست خارجی تأکید دارد. به عبارت دیگر، به واسطه فرایندهای اعتمادساز، زمینههای جدال سیاسی کنشگران منطقهای از بین میرود، مطلوبیتهای همکاری و همگرایی منطقهای تقویت میشود و از همه مهمتر اینکه، از اعتبار و تأثیر رویکرد مداخلهجویی و سیاست یکجانبهگرایی قدرتهای فرامنطقهای در معادلات منطقهای کاسته میشود. درواقع، بهرهگیری از الگوی تحرک دیپلماتیک میتواند زمینه نزدیکسازی قالبهای هنجاری و رویکردهای ادراکی مختلف در ارتباط با موضوعات امنیتی را فراهم کند؛ به همین علت است که دیپلماسی در محیط بحران، عامل تغییر ادراکات برای نیل به اهداف و سیاستهای مشترک تلقی میشود. تحت تأثیر دیپلماسی، شرایط سیاسی و ادراکی برای سازماندهی نهادهای منطقهای فراهم میشود؛ نهادهایی که نهتنها برای حلوفصل اختلافها ایجاد میشوند، بلکه قادر خواهند بود سطح جدیدی از همکاریهای درونمنطقهای را به موازات فعالیتهای بینالمللی سازماندهی کنند. تداوم فعالیت چنین نهادهایی میتواند زمینهساز تنظیم قاعده رفتاری غیرتبعیضآمیز باشد و از سوی دیگر، زمینههای مشارکت طیف گستردهتری از بازیگران را برای نیل به منافع، امنیت، ثبات و موازنه در حوزه منطقهای فراهم کند.
4. امکان موازنهسازی نرم در مقابل یکجانبهگرایی امریکا: موازنه نرم مجموعه کنشهایی است که از ابزارهای غیرنظامی برای به تأخیر انداختن، ناکام کردن و همچنین تضعیف سیاستهای تهاجمی و یکجانبه رقیب یا دشمن بهره میبرد. درواقع، موازنه نرم، مجموعهای از اقدامات دولتهای ضعیفتر است که به شکل مستقیم برتری نظامی قدرت برتر را بهچالش نمیطلبند، بلکه بهگونهای غیرمستقیم با خنثیسازی مقاصد، به تأخیر انداختن اقدامات، افزایش هزینهها و تحلیل بردن توان، هدف مهار قدرت برتر را دنبال میکنند.
در همین چهارچوب، عضویت ایران در سازمان شانگهای را میتوان اقدامی موازنهبخش در واکنش به یکجانبهگرایی ایالات متحده دانست. بهبود و تقویت روابط با روسیه و چین بهعنوان دو عضو دائم شورای امنیت که از حق وتو برخوردارند، میتواند هزینههای سیاسی و اقتصادی اقدامات یکجانبه امریکا در مقابل ایران را افزایش دهد. با گسترش همکاریهای اقتصادی انحصاری با روسیه و چین، فشارهای ناشی از تحریمهای یکجانبه امریکا ضعیف و ظرفیتهای نوینی برای دسترسی ایران به بازارهای مصرف روسیه، چین و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز فراهم میشود. درواقع، سازمان همکاری شانگهای، انعکاسی از افزایش همکاریهای امنیتی روسیه و چین و تبلور عینی مقابله با یکجانبهگرایی امریکا است.
5. به چالش کشیدن ساختار سنتی قدرت در منطقه: ایران از طریق گسترش همکاریهای امنیتی با سایر قدرتهای منطقه و فرامنطقه میتواند باور و اعتماد به برتری امریکا در منطقه را به چالش بکشد و مفهوم مقاومت و تجدیدنظرطلبی را به عنوان یک هنجار عمومی و مورد قبول همه دولتهای منطقه، وارد سیاست منطقه غرب آسیا کند. شاید بتوان گفت همکاری ایران و روسیه در بحران سوریه، نمودی از تضعیف نقش مسلط امریکا در معادلات منطقهای است.
ایران و روسیه پس از ورود نظامی به سوریه توانستهاند موازنه و ساختار سنتی قدرت در منطقه را که با محوریت امریکا برساخته شده بود به چالش بکشند و روندی خارج از کنترل امریکا را تثبیت کنند. مسکو با تلاش برای ائتلافسازی جدید در منطقه ازطریق ایجاد محوری گسترده با مشارکت کشورهایی هممنافع (از جمله ایران) درصدد اثرگـذاری بلندمـدت بر سـاخت قـدرت در خاورمیانه اسـت. ایران نیز کـه بهدنبال تقویـت موقعیـت خـود و تبدیل شـدن بـه قـدرت اول منطقه اسـت و منابـع و توان خـود را بـرای تحقـق ایـن هـدف و مقابلـه بـا فشـار حداکثـری امریکا ناکافـی میدانـد، ائتـلاف بـا روسیه را گزینـهای مؤثر بـرای تقویـت قـدرت خود دانسـته اسـت. همچنانکـه روندها نشـان میدهنـد همکاری ائتلافی دو کشـور در سـوریه در تغییـر موازنـه قـوا در این کشـور و منطقه بـه ضرر امریکا تأثیر دارد و نشاندهنده رویکـرد تجدیدنظرطلبانـه آنهاست. دو کشـور دریافتهانـد کـه در بـازی ژئوپلیتیکی جـاری، مقاومت فعـال، تنهـا راهکار ایجـاد موازنـه متعادلتـر اسـت. بر این اسـاس، تأکید ایـران بر تقویـت محـور مقاومـت در خاورمیانـه، نـه امـری ضرورتـاً ایدئولوژیک، بلکه تلاشـی ژئوپلیتیک بـرای ایجـاد موازنـه مثبـت و ثبات در منطقه اسـت.
نتیجهگیری
همکاریهای منطقهای بهعنوان یک واکنش همافزا میتوانند توان دولتها را برای مقابله با یکجانبهگرایی امریکا افزایش دهند؛ درواقع، کشورهای مناطق مختلف میتوانند به منظور حفظ منافع خود و افزایش توان مقاومتی خود در مقابل سیاستهای یکجانبه امریکا، همکاریها میان دولتها را در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فناورانه و فرهنگی گسترش دهند. دولتها میتوانند در قالب همکاریهای منطقهای از حقوق خویش حفاظت، و امنیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خود را تضمین کنند و با حمایت از هویت فرهنگی خود، گفتمان یکسانسازی و یکپارچهسازی فرهنگی امریکا را بهچالش بکشند. ارتقای سطوح تعاملات، مناسبات و همکاریهای اقتصادی و سیاسی موجب میشود که سرنوشت دولتها به یکدیگر گره بخورد. در چنین شرایطی، سرنوشت و منفعت مشترک موجب اقدام مشترک در مقابل سیاستهای یکجانبهگرایانه امریکا که در تعارض با اهداف و منافع دولتها است، میشود.
انتهای پیام/
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: گسترش همکاری های منطقه ای همکاری های منطقه ای یکجانبه گرایی امریکا مقابله با یکجانبه معادلات منطقه محیط راهبردی ای کشورهای همسایه تواند زمینه اسلامی ایران فرامنطقه ای موازنه سازی آسیای مرکزی سیاست خارجی منطقه ای بین المللی خلیج فارس زمینه ها غرب آسیا شکل گیری دولت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۳۴۲۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نیاز شورای همکاری خلیج فارس به تهران برای تحقق چشمانداز جدید خود
یک اندیشکده در گزارشی به چشمانداز جدید شورای همکاری خلیج فارس پرداخت و نوشت که این شورا برای تحقق اهداف خود نیاز به مشارکت ایران دارد.
به گزارش ایسنا، اندیشکده«استیمسون» در گزارشی نوشت: جاسم البدیوی، دبیرکل شورای همکاری خلیج(فارس) ۲۸ مارس ۲۰۲۴ چشمانداز این شورا را اعلام کرد و این سند و چشمانداز برای اولین بار در طول عمر ۴۳ ساله شورای همکاری به صراحت درمورد امنیت جمعی و همگانی صحبت کرد.
در این گزارش آمده است: چشمانداز شورای همکاری خلیج فارس شباهتهایی با پیشنهادهای قبلی ایران، روسیه و چین دارد؛ پیشنهادهایی که بر تقویت گفتوگو و همکاری در منطقه خلیج(فارس) تاکید دارند. علیرغم اینکه در این چشم انداز به صورت مستقیم گفته نشده است اما همزیستی مسالمتآمیز و همکاری با تهران برای تحقق اهداف این چشمانداز ضروری و لازم است و اعضای شورای همکاری میدانند که هر یک پروژههای عظیم که تصور آن را دارند در سایه مواجهه نظامی با ایران قابل تحقق نیستند.
این اندیشکده با اشاره به نیاز شورای همکاری خلیج فارس به ایران برای تحقق امنیت منطقهای آورده است: حملات مستقیم اخیر میان ایران و اسرائیل اهمیت مشارکت ایران به صورت سازنده را چند برابر کرد و منزوی کردن ایران مانع هرگونه توسعه و صلح خواهد شد.
در ادامه این گزارش آمده است: اگر ایران و عربستان در سال ۲۰۲۳ صلح نمیکردند اوضاع امروز منطقه بسیار بدتر بود، علاوه بر این ارتباطات دیپلماتیک و اقتصادی میان این دو کشور مورد حمایت بازیگران اروپایی و آسیایی بهویژه چین قرار گرفت. مانع اصلی گسترش روابط منطقهای همچنان تحریمهای آمریکا و تلاشهای این کشور برای عادی سازی روابط میان کشورهای عربی خلیج(فارس) و اسرائیل و منزوی کردن تهران است. درحالی که برخیها در ابتدا از سیاستهای واشنگتن دفاع کردند اما بازیگران منطقهای امروز دیگر برای آن اهداف تلاش نمیکنند.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: درحالی که کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا روابط دیپلماتیک با تهران و تمام بازیگران منطقهای دارند، آمریکا همچنان تلاش میکند که ائتلافهای منطقهای برای مقابله با ایران و مهار آن تشکیل دهند. ابتکار عملهایی مانند ائتلاف راهبردی خاورمیانه، ائتلاف ورشو و تعدادی از رزمایشهای هوایی و دریایی مشترک به دلیل ماهیت استثنائی آنها و تمرکز بر روی مسائل دشوار امنیتی با مشکلاتی مواجه شدند و منطقه امورز به گفتوگو و همکاری بیشتر از مواضع نظامی نیاز دارد. این رویکردهای امنیتی متنوع در اصول منشور سازمان ملل، سازمان همکاری اسلامی، اتحادیه عرب، شورای همکاری خلیج(فارس) و اصول قوانین بینالمللی مشترک است و تمام آن ها بر لزوم احترام به حاکمیت کشورها، استقلال سیاسی، عدم دخالت در امور دیگران و حل اختلافات از طریق راهحلهای مسالمتآمیز تاکید دارند و اکنون آمادگیهایی برای اتخاذ گامهای اساسی در این راستا وجود دارد.
این اندیشکده در ادامه گزارش خود مینویسد: یکی از مسائل مهم در چشمانداز شورای همکاری خلیج(فارس) برای امنیت منطقه، دعوت به تقویت همکاری بین کشورهای منطقه به روشی که در راستای گفتوگو، ارتباط و ایجاد پلهای ارتباطی باشد. این چشمانداز بر لزوم حل چالشهای آب و امنیت غذایی از طریق تقویت همکاری با شرکای منطقهای و بینالمللی تاکید دارد، انتظار میرود که اجرایی کردن این خطمشی فراگیر منجر به کاهش مشکلات امنیتی دشوار مانند چالش امنیت دریایی و تهدیدات نظامی شود. چشمانداز شورای همکاری به مثابه یک «گام مهم رو به جلو» است که برخی چالشهای بزرگ در منطقه را حل میکند. شورای همکاری با تمرکز بر همکاری و حل مسالمتآمیز درگیری ها و توسعه پایدار، تنها به فکر تقویت امنیت اعضای این شورا و شکوفایی آنها نیست بلکه به دنبال مشارکت در یک نظام بینالمللی باثبات و پر امنیت است و مشارکت ایران در این گفتوگو امری محوری و اساسی برای تضمین موفقیت چشمانداز است.
در پایان این گزارش آماده است: روابط دیپلماتیک احتمالی در سال ۲۰۲۴ این چشمانداز را قویتر خواهند کرد و ممکن است این امر در چارچوب کنفرانس بغداد سه، نشست سران منطقه در پکن و یا دعوت ایران به نشست سران شورای همکاری باشد. انتخابات پیش روی آمریکا منبع آشفتگی های احتمالی خواهد بود اما آنها نیز تمرکزشان بر روی تقویت روابط دوجانبه و یا چندجانبه در خلیج(فارس) خواهد بود، از سوی دیگر هیچ یکی از بازیگران منطقه ای در خلیج فارس خواهان بازگشت به مرحله قبل از سال ۲۰۲۱ نیستند.
انتهای پیام